نقاشی گل و مرغ دوران قاجار بر روی کاشی با رنگ های شیشه
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۰۳۵۰۳۲
به گزارش خبرگزاری مهر، سید عبدالمجید شریف زاده رئیس گروه پژوهشی هنرهای سنتی گفت: نقاشی گل و مرغ دوران قاجار بر روی کاشی با رنگهای شیشه توسط ساناز خلعتبری هنرمند رشته نگارگری انجام شده است.
او نقاشی گل و مرغ در دوره قاجار را یکی از جنبههای درخشان هنر این دوران خواند که بازشناسی آن کمک شایانی به شناخت قابلیتهای این هنر و تحولات آن تا دوره قاجار میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه مطالعه این آثار نشان میدهد که این هنر در امتداد نقاشی گل و مرغ در دورههای قبل یعنی صفویه و زندیه قرار دارد تصریح کرد: عناصر تصویری این هنر با هویت و فرهنگ ایرانی خود را هماهنگ میسازد.
به گفته شریف زاده این نوع از نقاشی ارتباط معنایی بسیار نزدیکی با ادبیات منظوم ایرانی داشته و دارای نشانههای مشترکی مانند گل و مرغ است.
رئیس گروه پژوهشی هنرهای سنتی، عناصر گل و مرغ در نقاشی ایرانی در دوره قاجار را دارای معنای نمادین دانست و افزود: در این نوع نقاشی کانون توجه اصلی بر مبنای مرغ و نمادی از عرفان اسلامی و اشراق و باورهای عارفانه است.
او مرغ در عرفان ایران اسلامی را تجلی روح خواند و گفت: طرح نقاشی گل و مرغ بر روی کاشی به روش نقطه پرداز با رنگهای شیشه مربوط به دوران قاجار در ابعاد ۳۰ در ۲۵ سانتیمتر در گروه پژوهشی هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری انجام شد.
شریف زاده اظهار داشت: شیوه نقاشی روی کاشی با رنگهای شیشه که قابلیت پخت از دمای ۵۴۰ تا ۵۷۰ درجه سانتیگراد را دارد یکی از شیوههایی است که میتوان جهت نشان دادن ظرافتها و نقطه پردازیهایی که در نقاشیهای گل و مرغ دوره قاجار بوده استفاده کرد چرا که با استفاده از رنگهای لعابی نمیتوان به خوبی ظرافت و همینطور نقطه پردازی نقاشیهای دوره قاجار را به تصویر کشاند.
رئیس گروه پژوهشی هنرهای سنتی گفت: به همین منظور و جهت به تصویر کشاندن زیبایی و ظرافتهای نقاشیهای گل و مرغ دوره قاجار استفاده از این رنگها (رنگ شیشه) بر روی کاشی در دستور کار قرار گرفت.
او در تشریح مراحل کار اظهار کرد: پس از انداختن تصویر گل و مرغ بر روی کاشی، با استفاده از رنگهای شیشه و ترکیب این رنگ با بنزین یا تربانتین که حلال این رنگها است، رنگ گذاری و سپس نقطه پردازی و سایه روشن نقوش انجام میشود.
وی در پایان تصریح کرد: پس از اتمام کار، اثر در کوره با دمای ۸۴۰ تا ۵۷۰ درجه سانتیگراد پخته و به این ترتیب طرح بر روی کاشی تثبیت میشود.
کد خبر 5221224 فاطیما کریمیمنبع: مهر
کلیدواژه: قاجار صنایع دستی شهرداری تهران شورای شهر تهران وزارت آموزش و پرورش ویروس کرونا انتخابات 1400 بابک خرمدین تذکرات شورای شهر قوه قضاییه میراث فرهنگی سازمان تامین اجتماعی پلیس راهور پیش بینی وضعیت هوا وضعیت معابر کیفیت هوای تهران گروه پژوهشی هنرهای سنتی نقاشی گل و مرغ بر روی کاشی دوره قاجار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۳۵۰۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ژاپنیها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟
شوهر اویوا میخواست دوباره با همسایه ثروتمندش ازدواج کند، اما همسرش هنوز زنده بود. او ابتدا سعی کرد اویوا را مسموم کند، اما به جای اینکه او را بکشد، او را به طرز وحشتناکی زشت کرد. سپس او را به رودخانه انداخت تا غرق شود که موفقیتآمیز بود. اما بعداً، وقتی به آن رودخانه بازگشت، روح اویوا از آب برخاست تا او را به هرکجا که رفت تسخیر کند!
به گزارش فرادید، تصاویر خوفناکی از این داستان ارواح ژاپنی و سایر موارد مشابه آن، موضوع نمایشگاهی در موزه ملی هنر آسیایی اسمیتسونین است؛ نمایشگاهی با عنوان: «نمایش ماوراء طبیعی: ارواح و تئاتر در چاپ ژاپنی».
قرنها پیش، داستانهای ارواح در ژاپن بسیار نقل میشدند. بیش از ۵۰ اثر به نمایش گذاشتهشده از سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ توسط هنرمندان ژاپنی، نمایانگر قدرت ماندگار هنر چاپ چوبی و داستانهایی است که امروزه در ژاپن همچنان رونق دارند.
داستان اویوا، همسر وفاداری که روحش برای تسخیر شوهر قاتلش بازگشت، سال ۱۸۲۵ در نمایش کابوکی «داستان ارواح یوتسویا در توکایدو» توسط تسورویا نانبوکو روایت شد.
کیت بروکس، از متصدیان نمایشگاه، میگوید: اگرچه موضوع ماوراء طبیعی مدتها بخشی از فرهنگ ژاپنی بوده، دوره اِدو (۱۶۰۳-۱۸۶۸) و این تولید خاص به این ژانر اهمیت دائمی داد.
تصاویری از این نمایش ارواح و سایر نمایشنامههای آن زمان برای مشتریانی که خواهان داشتن یادگاری از نمایش و بازیگران خاص آن در قالب چاپ چوبی بودند، توسط هنرمندان بازتولید شد.
کابوکی که در دوره ادو ایجاد شد، به دلیل اجراهای دارای سبک و جلوههای ویژه پیچیدهای شهرت یافت که آن را به یک سرگرمی محبوب برای مخاطبان تبدیل میکرد.
بروکس میگوید: «ترفندهای روی صحنه مانند درهای مخفی و وسایل زیاد صحنه نمایش مانند خون مصنوعی، وسایلی مانند سیم که شخصیتها با کمک آنها پرواز میکردند، همگی نشاندهنده حضور ارواح بودند.»
هزاران چاپ با قیمتهای شگفتآور ایجاد و در دسترس قرار گرفت. بروکس میگوید در دهه ۱۸۴۰، یک چاپ چوبی چندرنگ تک ورق به قیمت یک وعده نودل بود.
چنین نمونههای رنگارنگ و زندهای به ندرت پس از نزدیک به دو قرن باقی میمانند، بهویژه چاپهایی که شامل برگههای کاغذی بلند میشدند تا جلوههای پیچیده صحنه را منعکس کنند.
یکی از چاپهای چوبی استادانه این نمایش سال ۱۸۶۱ توسط اوتاگاوا کونیسادا ساخته شد. در این چاپ، بدن اویوا را میبینید که با یک قلاب ماهیگیری به سطح کشیده شده و با بالا بردن برگه، جسد دوم را میبینید، خدمتکاری که ناخنهای دستش بعد از مرگ همچنان رشد میکنند.
این ترفند روی صحنه گیراتر است، چون هر دو جسد توسط یک بازیگر به تصویر کشیده میشوند که لباسش را سریع عوض میکند.
در دهه ۱۸۶۰، نزدیک ۴۰ سال از کاربرد ترفند صحنه میگذشت و در آن دهه، از مخازن واقعی آب روی صحنه استفاده میشد. بروکس میگوید چاپها برای بزرگداشت این ترفند ایجاد شدند. این قبیل چاپها نادر هستند، به خصوص آنهایی که کاملاً سالم باقی ماندند.
ارواح قرنها در تئاتر «نو» برجسته بودند و هدف آنها، مخاطبان نخبهتر و باهوشتر بود.
شاکیو، از سری «صد بدون نمایشنامه»، تسوکیوکا کوگیو، چاپ چوبی، ۱۹۲۷-۱۹۲۲ موزه ملی هنر آسیایی
فرانک فِلتِنز، از متصدیان این نمایشگاه میگوید: «آن مراسم شامل رقص، سرود و شخصیتهایی با ماسکهای چوبی استادانه میشد. او میگوید: گذاشتن ماسک به این معنا بود که فرد اساساً نه تنها جوهره آن نقش را به خود میگیرد، بلکه در حال تبدیل شدن به آن است. این نوعی انتقال روح است که برای آنها اتفاق میافتد.»
تسوکیکا کوگیو، هنرمند قرن نوزدهم در زمینه چاپ چوبی، نه تنها با مستند کردن شخصیتهای ترسناک، بلکه با نشان دادن بازیگران پشت نقابها و خلق تصاویر پشت صحنه تئاتر برای نخستین بار، دست روی علاقه روزافزون به نو گذاشت.
فلتنز میگوید: «این نگاه دزدکی به پشت صحنه تقریباً به نوعی توهینآمیز است، چون اسطورهشناسی نو را از بین میبرد.»
«داستانهای نو شاید به اندازه کابوکی در بازتولید شبحها مهیج نبوده باشند، اما در عوض فرم آنها داستانهایی از گذشتههای دور بود و آن داستانها اغلب با مکانهای خاص در سراسر ژاپن مرتبط هستند».
«آن داستانها از طریق ارواح مرتبط با آن مکانها بیان میشوند و ارواح برای حافظه محلی حکم مجرای ارتباطی را دارند.»
به راستی چرا ارواح در سنتهای فرهنگی ژاپن دوام آوردهاند و در دوره ادو احیا شدند؟
به نقل از پِرل مُسکوویتز مجموعهدار که همراه همسرش سیمور مسکوویتز، صدها اثر چاپی را به موزه هدیه داده، در کاتالوگ نوشته شده که شاید راهی برای نمایش جامعهی در حال تغییر بوده است: «حدس من اینست که این داستانهای شبحآلود اشکالی از عدالت در جامعهی فئودالی بودند که در آن، اقتدار طبقه حاکم، مطلق بود».
«در چنین سیستم طبقاتی ناعادلانهای، تماشای این نوع نمایشها که در آنها، ارواح میتوانستند به روشی که مردم نمیتوانند انتقام بگیرند و عدالت را از طریق این نقشههای انتقامجویانه اجرا کنند، نوعی تخلیه روانی بود.»
بروکس میگوید دانستن شمار چاپهای آن زمان دشوار است و مردم هنوز آنها را با روشهای سنتی میسازند.
بینندگان حتماً میتوانند این تصاویر ارواح را به تصاویر ترسناک فیلمهای مدرن ژاپنی مانند Ringu محصول ۱۹۹۸ و بازآفرینی انگلیسی آن به نام The Ring محصول ۲۰۰۲ مرتبط کنند.
بروکس میگوید: «ارواح ژاپنی چیزهایی هستند که مردم آنها را فیلمهای ترسناک ژاپنی میشناسند. بنابراین حتی اگر تخصصی در این موضوع نداشته باشید، همچنان میتوانید چیزهایی ببینید که میشناسید و به آنها علاقه دارید.»
کانال عصر ایران در تلگرام